سلااااام 

آقای همسلم اوومد 

نمیدونید که چقد خوشحالم و ذوق کردم

بعد از مدتها آرایش میکردم و رژ گونه و رژلب همه چی زدم

برای اینکه ابروهام در اومده بود و وقت نکرده بودم که برم آرایشگاه موهامو ریختم جلو پیشونیم

عطر خوشبوی خودمو زدم و اتاق خوابمون رو با عود معطر کردم و کمال خونه رو تمییز کردم و منتظر آقاییم بودم که رامین تو واتس تصویری زنگ زد که جلو در خونست و داره میاد

واااااااااای خیلی هیجان داشتم

انگاری میخام بعد سال‌ها ببینمش خیلی هیجان داشتم

نمیدونستم چطوری غافلگیرش کنم

تا صدای کلید چرخوندن در رو شنیدم رفتم پشت اوپن زیرش قایم شدم

رامین تا اومد تو خونه مثل بچه گربه پریدم جلو و پخ کردم

که کلی از ترسيدن رامین خندیدم و بغلش کردم و بوسش کردم

رامین میگه : این چه طرز خوش‌آمد گویی هست

انقد محکم بغلش کردم که رامین دیوونه شد

خیلی احساس خوبی داشتم

آرامش عشق محبت خوشبختی خوشحالی رامین

دوستدارم رامینم

رامین که نازم می‌کرد چشامو می‌بستم و سرمو رو سینش تکیه میدادم و آروم میشدم خیلی حس خوبی بود

دوست‌داشتم زمان وایسه و ما تو همون لحظه بمونیم 

دلم تنگت شده لامصب

خیلی کم باهم بودیم چون فرداش رامین باز مجبور بود بره سفر

حالا شنبه آقایی گفته که میاد و دیگه نمیره

دیگه پیش خودم میمونه عشقم

اوووم 

دوستدارم رامینم

خیلی دلم برات تنگ شده

زودی برگرد پیشم

منتظرتم نامرد

تو که اصلا نمیبینی من چقد دلتنگ شدم

هعی خدا

تا شنبه میبینمت

اوووم 


من: بوسم کن

رامین: نه عزیزم من مریضم تو هم مریض میشی

با اخم و غرور میگم: منننننن هیچوقت مريض نمیشم دیگه نشنوم اینو بگی ها حالا بوسم کن زوووود 

رامین دیگه نتونست حریف من بشه و مجبور شد کوتاه بیاد و آروم وایسه ولی میخواستم لباشو ببوسم که صورتشو هی می‌چرخوند و لپش رو میاورد جلو

که آخر سر کله شو گرفتم و لباشو محکم بوس کردم و پیروزمندانه گفتم حالا شد به من میگم خانوم زرنگ 

 

یا فردای مریضیش که اومد خونه، بعد از کلی کار و فعالیت از در که اومد تو با ناراحتی گفت: خانمی حالم خیلی بد میخواستم برم دکتر ولی گفتم دیر میشه و تورو تو خونه تنها نذارم 

بغلش کردم و گفتم: الهی من قربونت برم که آقاییم مریض شده، برو لباس تو عوض کن برات یچیزی بیارم حالتو خوب کنه 

 

رامین میگه من جلو هيچکسی ناز نمیکنم غیر تو

واقعا چرا مردا انقد ناز میکنن؟؟؟!!!

البته من دوسدارم گاهی رامین ناز کنه و بیاد تو بغلم و محکم منو بگیره این نشونه علاقه مونه 

دوستدااارمممم رامینم 

هیچوقت مریض نشی عشقم

 

 


هعی خدا

دلم بلات تنگ شده عبضی​​​​​​

کجایی رامین

دلم برای آغوشت برای بوس کردنت برای خراب شدن حالم تو شده

توم انگار نه انگار

صبح که تو ماشین بودم رامین تو واتس زنگید و یکم با ایما و اشاره باهم حرف زدیم چون موقعیت مون مناسب نبود

برای هم زبون در می‌آوردیم و می خندیدیم

آخرش که قطع کردیم من دنبال کارام رفتم ولی هر از گاهی آنلاین میشدم که ببینم پيام داده

هرچند که امیدی نداشتم پیامم بده

که بالاخره ساعت 12 پیام داده میگه تو چرا پيامي نمیدی من انقد منتظرت موندم

ای رو تو برم من

بچه پررووو 

زورش میاد پیام بده اه 


رامین فیلم پلی کرد، کلی باهم خندیدیم البته قبلش من کمی دلخور بودم، تو بغل هم جلوی تلویزیون خوابیده بودیم که تا به صحنه ی خنده دار میومد و هر و کر میزدیم زیر خنده، جوریکه اصلا ناراحتی که رامین برام پیش آورده بود رو فراموش کرده بودم، که وسط خنده هام، رامین سرمو به بغل گرفت و صورتمو به بوس بارون گرفت و گفت : الهی قربون خنده هات بشم، همیشه بخند هیچوقت ناراحت نشو، من همیشه خنده هاتو دوسدارم

رامین میگه تو خیلی خوشرو و خوش خنده هستی

گاهی با خودم میگم این خنده ها تظاهره

امروز رامین فقط چند دقیقه تو واتس تصویری زنگید ولی نتونست صحبت کنه و زودی قطع کردیم هنوزم که هنوزه هیچ تماسی نگرفته

واقعا کسی هست تجربه داشته باشه، برای انتقام از مردی که زنش رو تنها میذاره و میره سفر و محل نمیده چیکار باید کرد؟؟؟

حال روحیم خیلی داغونه

یه زن به توجه نیاز داره

وقتیکه توجه مردش رو نبینه ناراحت میشه و افسردگی میگیره

نمیدونم چیکار کنم یا این درد تنهایی و دوری

به هیچ کدوم از کارام نمیرسم همش به رامین و زندگیم فکر میکنم چیکارکنم خدایا 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رادیو جوان رئال کلاب HOMƎLAND MOVIE صفحه اصلی استاپ شارژ دانلود رایگان فیم و سریال های جدید ایرانی briaa0c casa فودلند کیش